تو

من اگر دختر نفرین شه­ی اندوهم

تو همان برگ کبود به روی جوب آبی

اگه از نسل گل هرزه به روی کوهم

تو همان خار و خص ساقه­ی این گل هستی

اگه از کل جهان وارث یک لبخندم

تو همان آدمک چوبی پیمان شکنی

من اگر از یاد برفته تک گلی در چمنم

پس تو چی؟

لایق آتش زدنی؟!؟

تو رفتی

 
 
چه زیبا! گفتم دوستت دارم !چه صادقانه پذیرفتی!
چه فریبنده ! آغوشم برایت باز شد !چه ابلهانه! با تو خوش بودم !
چه كودكانه ! همه چیزم شدی ! چه زود ! به خاطره یك كلمه مرا ترك كردی !
 چه ناجوانمردانه ! نیازمندت شدم ! چه حقیرانه! واژه غریبه خداحافظی به من آمد!
 چه بیرحمانه! من سوختم