قاب عکس
قهوه را خورد و فنجان را شکست
چای را نوشید و لیوان را شکست
عاشقش بودم دل من را شکست
او نمک خورد و نمکدان را شکست
حال او هست لایق انچه که هست
لایق بودن با آدم های پست
من هم مست مِی و سیگار بدست
زیر سیگاریم کجاست؟!! یادم آمد لعنتی آن را شکست
پر ز خاکستر شده این قاب عکس...
راستی عکسمان را یادت هست؟؟
این یکی به دست من خواهد شکست ....
+ نوشته شده در جمعه بیست و هفتم دی ۱۳۹۲ ساعت 22:27 توسط مهدیه..
|
شعر او زیبا بود......